هدف از این تحقیق بررسی سازگاری زناشویی و نقش مهارت های ارتباطی بر آن با فرمت docx در قالب 42 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد
تعداد صفحات | 42 |
حجم | 81 کیلوبایت |
فرمت فایل اصلی | docx |
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فهرست مطالب
مقدمه
2-3- تاریخچهی موضوع در ایران
2-4- نقش مهارتهای ارتباطی در سازگاری زناشویی
2-5- مروری بر پژوهشهای انجام شده
2-5-1- پژوهشهای انجام شده در جهان
2-5-2- پژوهشهای انجام شده در ایران
2-6- مبانی نظری
2-6-1- نظریههای مرتبط با آسیبشناسی زندگی زناشویی
2-6-1-1- رویکرد روان تحلیل
2-6-1-2- رویکرد شناختی- رفتاری
2-6-1-3- رویکرد سیستم ها
2-6-1-4- رویکرد ارتباطی
2-6-2- مدلهای ارزیابی آسیب شناسی زندگی زناشویی
-6-2-1- مدل مک مستر
-6-2-2- مدل فرآیند کارکرد خانواده
مدل برادبوری
2-6-2-4- مدل سه محوری تسنگ و مک درموت
2-6-2-5- مدل السون
2-6-2-6- مدل بیورز
منابع
از آنجایی که مفهوم سازگاری زناشویی از مفاهیم اصلی این پژوهش میباشد، در این قسمت لازم میباشد مروری بر تعریف، تاریخ شکلگیری و تحول آن داشته باشیم. سازگاری را می توان تطبیق یا وفق دادن شخص را با محیط دانست. مثل وقتی که میگوییم یک فرد نسبت به خود سازگار است، یا در گروهی که به آن تعلق دارد، سازگار میباشد، آن دسته از پاسخهای وی که باعث سازگاری مؤثر و هماهنگ او با موقعیتی که در آن قرار گرفته، مد نظر است. در واقع زمانی انسان بنا به احتیاجات خود نیاز به انجام فعالیتهایی دارد تا بتواند نیاز های خود را تامین کند اما در جریان تامین احتیاجات خود ممکن است با موانعی روبرو شود که در صورت تلاش و برخورد عاقلانه در رفع این موانع نتیجه مثبت که همان رسیدن به هدف و تامین نیازها می باشد منجر می شود که همان سازگاری است.
در واقع سازگاری را میتوان چنین تعریف کرد: هر گاه تعادل جسمی و روانی فرد به گونهای دچار اختلال شود که حالت ناخوشایندی به وی دست دهد و برای ایجاد توازن نیازمند به کارگیری نیروهای درونی و حمایتهای خارجی باشد و اگر فرد بتواند روشهایی را به کار گیرد که مسئله را به نفع خود حل کند و یا شرایط را با تغییراتی قبول کند فرایند سازگاری اتفاق افتاده است. از نظر لیدر(1999) سازگاری عبارت است از رفتار مفید و مؤثر آدمی در تطابق با محیط فیزیکی و روانی به گونهای که تنها با تغییرات محیط همرنگی نکرده و به پیروی ناهشیار از آن بسنده نمیکند، بلکه خود نیز میتواند در محیط تأثیر گذاشته و آن را به گونهای مناسب تغییر دهد.
برای توصیف سازگاری زناشویی در مطالعات مربوط به ازدواج و زندگی خانوادگی، از اصطلاحات متعددی مانند رضایتمندی، سازش، خشنودی، موفقیت، کیفیت زندگی استفاده شده است. این مفهوم اولین بار توسط لاک و والاس (1959) مطرح گردید؛ که آن را نوعی برونسازی هر یک از همسران (زن و شوهر) در موقعیت زمانی معین میدانست. در تعریف سازگاری زناشویی اتفاق نظر کلی وجود ندارد و علت این عدم توافق عوامل اجتماعی، روانشناختی، شخصی و جمعیت شناختی مختلفی است که با سازگاری زناشویی ارتباط دارند. به طوری که هالت (1969) آن را عوامل پیچیدهای همچون میزان تعارض و سهیم شدن در فعالیتها که با خوشحالی و موفقیت در زندگی زناشویی همراه میداند. لی مسترز آن را به عنوان ظرفیت انطباق و توانایی حل مسئله تعریف میکند. از نظر اسپانیر (1976) سازگاری زناشویی به شکل فرایندی است که با پیامدهای چندی، مانند دشواری در درک تفاوتهای جنسی، اضطراب شخصی و بین فردی، رضایتمندی زناشویی و ... همآیند است.